آمبولانس از زیر پنجره اتاقتان می گذرد و شما که تحمل شنیدن صدا را ندارید فورا پنجره را می بندید.
اینکه شما می توانید از هر صدایی که برایتان خوشایند نیست به راحتی دوری کنید نعمت بزرگی است چون بعضی ها متاسفانه نمی توانند از صداهایی که در گوششان وجود دارد دوری کنند چون صداها از داخل مغزشان است.گرفتن گوشها کمکی به آنها نمی کند و اعصابشان همواره خرد می شود.
این صداها که از داخل مغز به گوش می رسند می توانند به اشکال مختلفی ظاهر شوند و توصیف آنها تنها برای افردی که آن را تجربه کرده امکان پذیر است.
این بیماری را به اسم "tinnitus" یا وز وز کردن و یا زنگ زدن گوش می شناسیم و محققان سالهاست به دنبال آن هستند تا بفهمند به چه دلیل صداهای کوچکی در دنیای اطراف ما وجود دارد از لایه های ظریف گوش ما گذشته و ما آنها را می شنویم.
آنچه که تحقیقات نشان می دهد حاکی از آن است که هزاران سلول موی انسان در گوشش گاهی اوقات صداهای خفیفی که در محیط اطراف وجود دارند را دریافت کرده و به مغز انتقال می دهند و آنگاه است که شما آنها را می شنوید. گاهی اوقات این سلولها چنان آسیب دیده اند که شنیدن این صداها به تمام وقت و یا بیشتر اوقات گسترش پیدا می کند و آن گاه است که می تواند موجبات ناراحتی شدید شما را پدید آورد.
ادامه این اتفاق از سوی سلول های مو در سر باعث می شود تا مغز انسان این صداها همیشگی فرض کرده و آن گاه است که صداها همیشه در گوش شما وجود دارند.
در کنار این موضوع که می تواند سبب شنیدن صداها در گوش شما شود عوامل دیگری همچون حساسیت به صداهای بلند، بالا یا پایین بودن فشار خون، تومور، دیابت،مشکلات غده تیروئید، و یا حتی جراحات سر و گردن هستند که در این اتفاق موثرند.
وزوز کزدن گوش همانطور که اکثر ما می دانیم خطر جدی را برای سلامتی ما به وجود نمی آورد اما میلیونها نفر در سراسر دنیا به این مشکل دچارند و بعضی ها تحمل خود را در مقابل این صداها از دست می دهند.
برای قابل تحمل کردن این موضوع چند راه به شما پیشنهاد می کنیم که می تواند موثر باشد:
- از صداها دوری کنید:
افراد عادی برای شرکت در یک مسابقه پر صدا و یا حتی کنسرت موسیقی مشکلی ندارند اما برای شما که از وز وز کزدن گوشتان در عذابید از این کار دوری کنید. گوش دادن هر نوع صدایی از طریق واکمن ها، هدفونها و یا هر وسیله ای که مستقیما وارد گوشتان شود برایتان مضر است . این کار حتی برای آنان که از این مشکل رنج نمی برند نیز ممکن است سبب شود تا در آینده به مشکلات سنگین شدن گوش و یا حتی وز وز کردن آن دچار شوند.
اکثر افرادی که در کارخانه هایی که صداهای بلند در اطرافشان است و کارگران در خطر مشکلاتی که در آینده به خاطر صدای بلند در اطرافشان وجود داشته قرار دارند و ممکن است سلولها و بافتهای موی سر و یا گوش آنان نیز آسیب های جدی ببیند پس تا آنجا که می توانید از صداهای بلند دوری کنید.
- فشار خونتان را کنترل کنید:
گاهی اوقات صدای وز وز گوش ممکن است به خاطر بالا بودن فشار خون باشد. پس در این حالت این صداها را به عنوان زنگ خطری برای بالا رفتن فشار خونتان بدانید و فورا به پزشک مراجعه کنید.
- نمک نخورید:
اگر از فشار خون بالا رنج می برید و یا گوشهایتان زنگ می زند، خوردن نمک برایتان بسیار مضر است. هر چه می توانید کمتر سدیم بخورید و در رژیمتان از غذاهایی که نمک زیادی دارند مثل غذاهای حاضری جدا دوری کنید.
- آسپرین نخورید:
گاهی اوقات آسپرین باعث می شود روز بعد از خوردن آن گوشتان وز وز کند و یا زنگ بزند. اگر به صورت مداوم آسپرین می خورید ممکن است در خطر ابتلا به این مشکل قرار بگیرید.خوردن آسپرین بچه برای آنان که برای مشکلات قلبی از آن مصرف می کنند خطر کمتری دارد. برای جایگزینی آسپرین با داروی دیگر با دکترتان مشورت کنید.
- ورزش کنید:
راه رفتن روزانه پس از مشورت با پزشکتان ممکن است برایتان مفید باشد.
- استراحت کنید:
خستگی بیش از حد، سرماخوردگی هاو آنفولانزا ها می توانند برایتان مشکل ساز شوند. خوب استراحت کنید و خسته نمانید که وز وز گوشتان ممکن است بیشتر شود.
- آرام باشید:
استرس به خاطر صداهایی که در گوش می شنوید برایتان مضر است . پس آرام باشید که این بیماری خطرناک نیست.
- صداهای جانبی را در کنار خود داشته باشید:
همیشه رادیو و یا ضبط خود را با صدای کم روشن بگذارید این صداها حتما از آنچه در گوشتان ممکن است وجود داشته باشد قطعا بهترند.
اختلال پرفعالیتی و کمبود توجه (ADHD) یک عارضه رفتاری است که کودک مبتلا به آن در تمرکز و دنبال کردن دستورات دچار اشکال است.
ADHD را میتوان با تجویز دارو و رفتاردرمانی از جمله تغییرات سبک زندگی کنترل کرد.
عمل به نکات زیر می تواند به شما کمک کند تا از عهده کودک دچار ADHD برآیید:
*برنامه منظمی برای فعالیتهای روزانه کودک مانند بیدارشدن، به بستر رفتن، بازی کردن و وعدههای غذا ترتیب دهید.
*ترتیبی دهید که کودک از قوانین خانه آگاه شود و بداند که عدم رعایت آنها ه عواقبی برای او خواهد داشت.نوشتن این قواعد هم ممکن است کمککننده باشد.
*با پاداش و تحسین رفتارهای خوب را تقویت کنید.
*هنگامی که به کودکتان دستوری میدهید، آهسته و واضح صحبت کنید و به سادگی سخن بگویید. بهتر از کودک بخواهید که دستورات را تکرار کنید.
*در همه موارد به خصوص هنگامی که کودک با دوستانش است او را تحت نظر داشته باشید.تسلط بر مهارتهای اجتماعی برای کودکان مبتلا به ADHD مشکل است،بنابراین مهم است برای رفتارهای خوب به کودک بازخورد مثبت بدهید.
ترجمه دکتر علی ملائکه
هدف مدیریت خشم، کاهش احساسات هیجانی و برانگیختگی جسمانی است که به موجب خشم بوجود میآیند.
شما نمیتوانید از چیزها یا افرادی که شما را عصبانی میکنند، دوری کنید، یا این که آنها را تغییر دهید. ولی شما میتوانید یاد بگیرید که چگونه واکنشهایتان را کنترل کنید.
اما چرا برخی افراد بیشتر از دیگران عصبانی میشوند؟ به گفته دکتر «جری دفنباچر»- روانشناسی که در زمینه مدیریت استرس متخصص است- برخی افراد تندخوتر از دیگران هستند، آنها آسانتر و شدیدتر از افراد دیگر عصبانی میشوند.
آنها بعضی اوقات از لحاظ اجتماعی کنارهگیر میشوند و قهر میکنند. همچنین، تحملشان در برابر ناکامی کم است و احساس میکنند که نباید دستخوش ناکامی، دردسر و آزردگی قرار بگیرند.
پرسش مهمی که مطرح میشود این است که چرا این افراد، این روش را در پیش میگیرند؟
یک دلیل، ژنتیکی یا جسمانی است.شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخی از کودکان، تحریکپذیر و زودرنج به دنیا میآیند.دومین علت، اجتماعی- فرهنگی است. خشم اغلب به عنوان یک چیز منفی قلمداد میشود. ما آموختهایم که نشان دادن اضطراب، افسردگی یا هیجانات دیگر کاملاً قابل قبول است. اما نشان دادن خشم قابل قبول نیست. در نتیجه، ما چگونگی کنترل خشم یا بروز آن را به طرزی مناسب نیاموختهایم.
تحقیقات، همچنین نشان میدهد که پیشینه خانوادگی نیز در این مسأله نقش دارد، افرادی که به آسانی خشمگین میشوند، عمدتاً از خانوادههای مخرب و آشفته هستند و در ارتباطات عاطفی، مهارتی ندارند.
ابزار آرمیدگی بسیار ساده هستند- مانند تنفس عمیق و تصویرسازی ذهنی- آرمیدگی میتواند در فروکش کردن احساس خشم به شما کمک کند. کتابها و دورههای آموزشیای وجود دارد که میتواند به شما فنون آرمیدگی را آموزش دهد و وقتی که این فنون را آموختید، در هر موقعیتی میتوانید به آنها رجوع کنید.
اگر درگیر رابطهای هستید که هر دو نفر تندخو هستید، این ایده خوبی است برای هر دو که این فنون را بیاموزید
چند کار سادهای که شما میتوانید انجام دهید، عبارتند از:
1 - به صورت عمیق، نفس بکشید و مسیر تنفستان را تجسم کنید.
2 - به آرامی یک کلمه یا عبارت آرامبخش را تکرار کنید- مانند «آرامش»، «آسان بگیر».
3 - در حالی که به صورت عمیق نفس میکشید، از تصویرسازی ذهنی استفاده کنید. یک تجربه آرامش دهنده را مجسم کنید، خواه از خاطراتتان یا از تخیلتان.
4 - تمرینهای آرام و غیر فعال میتوانند ماهیچههای بدنتان را آرام کنند و احساس آرامش بیشتری به شما بدهند.
این فنون را هر روز انجام دهید و بیاموزید که به صورت اتوماتیک هر گاه که در یک وضعیت تنشزا قرار داشتید، از آنها استفاده کنید.
بازسازی شناختی به معنای تغییر روش فکر کردن است. افراد خشمگین تمایل دارند که در صحبتهای خود از کلمات بسیار شورانگیز- که منعکسکننده افکار درونیشان است- استفاده کنند. موقعی که شما خشمگین میشوید، تفکرتان میتواند اغراق شده یا خیلی پرشور باشد.
در بازسازی شناختی، تلاش میشود که این افکار با افکار منطقیتری عوض شود. برای مثال، به جای این که به خودتان بگویید «اوه» یا «این افتضاح است»، «همه چیز از بین رفت» به خودتان بگویید. «این ناامید کننده است و قابل فهم است که من در این مورد آشفته هستم، اما این پایان دنیا نیست و خشمگین شدن نیز آن را درست نمیکند.»
هنگامی که در مورد خودتان یا کس دیگری صحبت میکنید، مراقب کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» باشید. «این ماشین هرگز کار نمیکند» یا «شما همیشه چیزی را فراموش میکنید» نه تنها غلط هستند بلکه باعث میشوند که شما احساس کنید که خشمتان موجه است و راهی برای حل مشکل وجود ندارد. این کلمات همچنین افرادی را که مایل به همکاری با شما برای یافتن یک راه حل هستند را گریزان و تحقیر میکند.
به خودتان یادآوری کنید که خشمگین شدن چیزی را درست نمیکند و باعث نمیشود که شما احساس بهتری داشته باشید. افراد خشمگین باید از نیازهای طبیعیشان آگاه شوند و انتظاراتشان را تبدیل به امیال خود کنند. به عبارت دیگر، گفتن جمله «من چیزی را دوست دارم»، سالمتر از گفتن جمله «من چیزی را میخواهم» یا «من آن چیز را باید داشته باشم» است.
موقعی که شما برای دستیابی به آنچه میخواهید، ناتوان هستید واکنشهای عادیای را تجربه میکنید- ناکامی، ناامیدی و ناراحتی- اما خشم را تجربه نمیکنید. برخی افراد خشمگین از خشم خود به عنوان روشی برای اجتناب از احساس ناراحتی استفاده میکنند، اما این به معنای محو کامل احساس ناراحتی نیست.
چه چیزی در مورد جرأت آموزی میدانید؟
این حرف صحیح است که افراد خشمگین به آموزش قاطعیت نیازمندند(به جای پرخاشگری). اما بیشتر کتابها و دورههای آموزشی در جرأت آموزی، افرادی را که به اندازه ما خشمگین نیستند، هدفگیری میکنند.
این افراد منفعلتر و مطیعتر از یک شخص معمولی هستند. آنها گرایش دارند که به دیگران اجازه دخالت در کارشان را بدهند. این کاری نیست که افراد بسیار خشمگین حاضر به انجام آن باشند. این کتابها میتوانند شامل چند طرح مفید برای استفاده در موقعیتهای ناامیدکننده باشد.
به یاد داشته باشید که شما نمیتوانید خشم را حذف کنید- حتی اگر هم میتوانستید ایده خوبی نبود. با وجود همه تلاشها، مسائلی اتفاق میافتد که موجب خشم شما میشود و گاهی اوقات آن خشم موجه است. زندگی پر است از ناکامی، رنج، شکست و اعمال غیر قابل پیشبینی دیگران. شما نمیتوانید آن را تغییر دهید. اما میتوانید روشی را که اجازه میدهد چنین اتفاقاتی بر شما تأثیر بگذارد، تغییر دهید.
منبع: سایت رسمی انجمن روانشناسی آمریکا