رباعی«چه»!
عنوانِ همایشی سیاسی «چه» شد
با شور فراوان سخن از هر «چ» شد
وقتی که دو فرزند چه از وی گفتند
در محضر شاهدان عینی «سه» شد!
*****
هرچند برای جنگ بیدل باشد
در راه عقیدهاش قویدل باشد
وقتی چهگوارا پی آبادی نیست
بهتر که همان رفیق فیدل باشد!
*****
آن بیخبرازما بشود اسطوره
از آن سر ِ دنیا بشود اسطوره
وقتی که بزرگانِ خودی سانسورند
باید چه گوارا بشود اسطوره...
*****
در شانِ رفیع ِ مردم ایران نیست
همسنگِ ستارگان شدن آسان نیست
افسوس که گفتهاند «چه چون چمران»
ما معتقدیم، هرچهای چمران نیست
*****
البته...
هرچند که گویند «چه بیدین بوده!
شایان عذاب و لعن و نفرین بوده»
«آزادی انسان» و «عدالتخواهی»
سرمایهی دین مگر به جز این بوده؟
*****
بینظمی و تهدید و ترور یعنی چه
هی تیر بزن تیر بخور! یعنی چه
اینقدر حمایت نکنیدش یاران
با ترکهی تر ترکِ موتور یعنی چه
*****
عاشق شدم و به قهرمان دل دادم
گفتم دگر از دیکتاتوری آزادم
حالا که به خود مینگرم میبینم
از چاله درآمدم به چــه افتادم!
*****
هرچند که عشق ِ دورهی بابات است
هرچند عدالتطلب و خوشذات است
این چهرهی آشفته و مو ژولیده
بدجور نیازمند اصلاحات است...!